فقط بخاطر تو...
بسم الله الرحمن الرحیم این دو قسمت نیاز به توضیح نداره. فقط دو نکته در مورد آتلیه: 1- اصلا دلم نمی خواست بیام و کلا با عکس بی حجاب گرفتن خارج از خانه بسیار مخالفم . 2- ولی تجربه خوبی بود و وااااااااااای عزیزم چقدر تو خوشگل شده بودی و اون لباسا بهت می اومد. وقتی دستمو به کمرت می گرفتم و گرمای تنت رو احساس میکردم یا وقتی سینه به سینه می ایستادیم و دست به دست هم. قلبم به تپش می افتاد و آتش عشقت در دلم شعله ورتر می گشت. این اولین باری بود که اینجوری می دیدمت. اونم توی آتلیه. ولی من یه حساسیت هایی در مورد عکس دارم که امیدوارم بتونم بهت بفهمونم . ودر آخر عزیزم: من نمی گم که در همه موارد با تو هم نظر هستم . اما بهت قول می دم با محبت و عشق با صمیمیت و گفتگو تا حد امکان به تفاهم برسیم. فکر می کنم این بهترین راه باشه. موافقی؟ من که موافقم . فقط بدون تویی دلیل زندگیم.
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |